نه گذشته نه آینده .. شکلات ! حال ! عشق و حال .. D:
نه گذشته نه آینده .. شکلات ! حال ! عشق و حال .. D:
•آخه اگه من اونا رو لو بدم، منو می کشن!
•ولی می دونی اگه سکوت کنی حقیقتو کشتی؟
•اگه من حرف بزنم برادرم هم به خطر می افته! وقتی من بچه بودم جانی منو می برد مسابقه فوتبال...
تری (براندو) و کشیش
•من به تو خیلی خدمت کردم، تو هم تو زندگی خیلی پول دیدی.
•پول
چیه منظور من مؤفقیته، من می تونستم صاحب شخصیت بشم می تونستم واسه خودم
کسی بشم اما حالا یه آدم بی غیرت یه آدم تن لشم؛ غیر از اینه؟ تو باعثش
شدی چارلی!...
•خیلی خوب! خیلی خوب! بهشون می گم نتونستم پیدات کنم
تری (براندو) و چارلی سکانس داخل اتومبیل
افشین
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1390 ساعت 23:58